جک
-خسیسه به زنش میگه امروز جون یه نفر رو نجات دادم
زنش میگه مگه چیکار کردی ؟
میگه به 1 فقیر ده هزار تومان دادم
دیدم داره از خوشحالی میمیره ازش گرفتم !
-سلام ، خوبی ؟ یه سوال شرعی داشتم ، دیشب خواب تو رو دیدم !
آیا نماز وحشت بر من واجب است !؟؟
-3 روش فرشته شدن !
۱٫
۲٫
۳٫
چیه !؟ تو اول آدم بشو ! فرشته شدنت پیشکش
-غضنقر لب دریا راه میرفته و فکر میکرده ، بهش میگن به چی فکر میکنی ؟
میگه : داشتم فکر میکردم اگه دریا ابگوشت بود چندتا نون بربری میخواست!
-به يارو ميگن شيعه هستي يا سني ؟ ميگه به حضرت عباس ما عشايريم.
-غضنفر عينکش را دور دستش مي چرخونه بعد ميزنه چشش، سرش گيج ميره ميخوره زمين!
-قاضي: شکايت شما از اين اقا اينه که به شما گفته: احمق ، بيشعور ، نفهم…
شاکي: بله.عين حقيقته.
قاضي:پس اگه عين حقيقته چرا شکايت کردي؟
-از غضتفر ميپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد ميگه: رفته بود زيارت
-غضنفر مي ره رستوران گارسون ميگه غذاي امروز ما کاستيليدينکوالفر با سسه ليموه .ترکه مي گه: کاستيليدينکوالفر با سسه چي چي؟
-غضنفر آهنگ خالي گوش مي کرده ميزنه زير گريه ميگن چرا گريه مي کني؟ با بغض ميگه آخه خوانندش لاله!
-ميخه ميفته تو آب زنگ مي زنه در ميره!
-دکتر از غضنفر ميپرسه: اين همه قاشق تو شکم تو چيکار ميکنه؟!! ميگه: خودتون گفتين روزي يه قاشق بخور
-از غضنفر مي پرسن نخست وزير به انگليسي چي مي شه؟
مي گه :First And Under !!!
رئيس: خجالت نميكشي تو اداره داري جدول حل ميكني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نميذاره آدم بخوابه!
-يواش برو پايين يه چيزي بهت بگم
.
.
.
.
.
تند اومدي نميگم!!!!!!!!!!!!!!
-دو تا غضنفر داشتن تو يه ماشين بمب كار ميذاشتن يكيشون به اون يكي ميگه: اگه اين بمب الان منفجر شه چي كار كنيم؟ اون يكي ميگه نگران نباش من يكي ديگه دارم
-مضرات امتحانات : افزايش بار علمي به طور نا خواسته ! كمبود شديد خواب و كاهش زمان لالا از هفت ساعت به هفت دقيقه ! رواج فرهنگ غلط پاچه خاري ! براي معلمان !چپ و چول شدن چشمها بر اثر روش هاي غلط تقلبي ! سردرد حاصل از تمركز شديد براي يافتن راههاي مدرن تقلب! و... فوايد اندك امتحانات : نوشيدن انواع قهوه هاي مرغوب
-غضنفر چربی داشته میره دکتر، دکتر بهش میگه روزی ۴ کیلومتر باید بدوی... بعد از چند روز غضنفر زنگ میزنه به دکتر میگه: رسیدم لب مرز، چیکار کنم؟
-به غضنفر ميگن: با «آجر» جمله بساز، ميگه با آجر كه جمله نميسازن، ديوار ميسازن!
-يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگي " هنگ " ميکنه
-به غضنفر می گن عروسی پسرت كی هست؟ میگه: این دوشنبه نه، چهارشنبه بعدی
- يارو رو براي اولين بار مي برند توي هلي کوپتر ،
توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه : شما گرمتونه ؟
طرف مي گه : نه . از سمت راستي اش مي پرسه شما گرمتونه ؟
اون يکي هم مي گه نه . بعد يارو بلند مي گه :
آقاي خلبان هيچ کس گرمش نيست .
اون پنکه سقفي رو خاموشش کن !
-يارو قله اورست رو فتح كرد .
بهش ميگن : انگيزه ات چي بود ؟؟؟
ميگه : خدا لعنت كنه كسي رو كه گفت : اون بالا نزري ميدن !!!
-طرف ميره : بنگاه معاملات ملکي .
بهش ميگن : ما يه خونه داريم کنار راه آهنه سر و صداش
زياده ولي بعد از يه هفته عادت ميکني .
طرف ميگه : ايرادي نداره !
اين يه هفته رو ميرم خونه ي داداشم !
-اولي : مي دوني كار برف پاک كن چه ؟
دومي : نگه داشتن برگه جريمه !!!
-دو تا ماشين با هم تصادف ميکنن ،
افسر مي آد ومي پرسه : کدومتون مقصر بودين ؟
يکيشون ميگه : من خواب بودم نديدم از ايشون بپرسين .
-ياروه ميره تعليم رانندگي ، ازش ميپرسن چه طور بود ؟
ميگه : خوب بود ولي مربيش خيلي مذهبي بود ،
هر طرف مي پيچيدم مي گفت : يا ابالفضل !